جهان چندقطبی و پیدایش قدرتهای منطقهای چه دشواریهایی برای تلآویو رقم میزند؟
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۲۰۱۱۰
صهیونیستها در جهان دوقطبی و تکقطبی با توجه به نفوذ خود از طریق غرب میتوانستند آزادی عمل بسیاری داشته باشند، اما در یک جهان با قدرت متکثر، غرب بخش کوچکتری از قدرت را نسبت به امروز تشکیل خواهد داد.
رژیمصهیونیستی در نبود یک عامل بازدارنده موثر، در محاصره محور مقاومت قرار گرفته که از ایران تا مدیترانه امتداد دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تشدید دیدگاههای مقاومتی در سرزمینهای اسلامی و فلسطین پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران، موجب شد جرقههای نخستین انتفاضه فلسطینیان در دسامبر ۱۹۸۷ زده شود. پیش از آن نیز این انقلاب موجب پیدایش جهاد اسلامی فلسطین در سال ۱۹۸۱ و حماس در سال ۱۹۸۷ شده بود.
این دو گروه امروز غزه را از سیطره صهیونیستها خارج کرده، کرانه باختری را برای آنها نامن ساخته و دامنه تنشهای فراگیر را تا سرزمینهای سرزمینهای ۱۹۴۸ -سرزمین رسمی رژیمصهیونیستی- کشاندهاند. این وضعیت در شرایطی رقم خورده که جهان دوقطبی (آمریکا و شوروی) و سپس تکقطبی (آمریکا) در جریان بوده است. با تغییر شرایط جهان و گذار از تکقطبی به چندقطبی که میتواند موجب تحرک بالاتر کشورهای جهان از جمله ایران و محور مقاومت شود، وضعیت رژیم دشوارتر شده و میزان حمایتهای صورتگرفته از آن نیز کاهش خواهد یافت. در این گزارش تلاش شده تا تصویری از وضعیت رژیم در آینده و در یک جهان چندقطبی که با ظهور قدرتهای منطقهای نیز همراه است، ترسیم شود.
مصائب بازگشت بلوکبندیها برای رژیم
با بروز نشانههای جهان چندقطبی، در قالب مبارزه و رقابت شدید میان آنها، بهویژه در دوران پرتلاطم گذار، بلوکبندیهای مختلف ناگزیر خواهد بود. هرچه کشورها نزدیکی جغرافیایی بیشتری به نقاط بروز درگیری داشته باشند، برای پیوستن به بلوکها تحت فشار بیشتری قرار خواهند گرفت. اگر آفریقای جنوبی، آرژانتین یا نیجریه میتوانند از بلوکبندیها خود را خارج نگاه دارند، در نزدیکی نقاط رقابت که هماکنون به شکل جنگ در اوکراین بروز کرده است، کشورهای مجاور قادر نیستند بهطور موثری از بیطرفی خود حفاظت کنند.
تنها دو دسته از کشورها تحت شرایطی قادر به دور نگاه داشتن موثر خود از پیوستن به بلوکها هستند. نخست کشورهای دور از میدان جنگ، مانند برخی کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، یا قدرتهایی که بلوکهای درگیر نه میتوانند و نه به نفعشان است آن را تحت فشار قرار داده یا تحریک کنند. این مساله درحال حاضر به نوعی منحصر در هند است. قدرتها نه میتوانند به هند فشار وارد سازند، نه برایشان مقدور است از مواهب همکاریهای چندبعدی با این کشور دست بکشند. غرب همچنانکه در جنگ علیه روسیه، همراهی هند را در اختیار ندارد، در مقابله با چین از این موهبت بهرهمند است.
رژیمصهیونیستی نه از میدان رقابت بلوکها دور است و نه دولتی قدرتمند همانند دهلینو است که بتواند در برابر فشارهای الحاق به بلوکبندیها مقاومت ورزد. تلآویو زمانی که درگیریها شدیدتر از وضعیت بغرنج فعلی شوند، چارهای جز همکاری با یک بلوک نخواهد داشت و لاجرم دشمنی بلوک مقابل را برای خود میخرد. اگر صهیونیستها به بلوک غرب علیه روسیه بپیوندند، چیزی که تاکنون خود را اندکی از آن بیرون نگاه داشتهاند، با فشارهای روسیه در سوریه خواهد شد و همزمان مورد هدف چین که از دور در رقابتها حضور دارد، قرار میگیرند.
همچنین حتی اگر رژیمصهیونیستی بتواند به «وسطبازی» خود ادامه دهد، کشورهایی که در بلوکبندیها جای میگیرند، میتوانند با جذب منابع نظامی جدید از کشورهای متحد خود، موازنههای موجود را دچار تغییر کنند. اگر روسیه به دلیل حمایت متحدانش از مسکو در طول جنگ، تسلیحات بیشتری در اختیار آنها قرار دهد، به شکل غیرمستقیم، حتی بدون آنکه تلآویو با پیوستن به بلوک غرب باعث برانگیخته شدن خشم روسها شده باشد، از طریق تقویت دیگر کشورهای منقطه که دشمنان تلآویو هستند، زیانهای بزرگی متحمل میشود.
چه کسی باور میکند تلآویو در بلوک غرب نیست؟
تلآویو دشواریهای بیشتری از آنچه تاکنون توصیف شده است در عصر «جهان چندقطبی» دارد. اگر در مرحله گذار از تکقطبی به چندقطبی، با بازگشت بلوکبندیها به عرصه جهانی، تغییراتی در سیاست تلآویو رخ داده، موقعیت این رژیم به دلیل ویژگیهایش دشوارتر از دیگران است. سیاستی که رژیم درحالحاضر در پیش گرفته، وسطبازی میان بلوک غرب و روسیه است تا بتواند توامان رضایت هردو طرف را جلب کرده و خشمشان را دور سازد، اما چه کسی باور میکند تلآویو در بلوک غرب نیست؟ آیا اساسا صهیونیستها بدون حمایت غرب قادر به حیات هستند؟ آیا اگر صهیونیستها روسها را جایگزین غربیها سازند، مسکو میتواند و یا انگیزه دارد به عامل حیاتبخشی برای تلآویو تبدیل شود؟ صهیونیستها دارویی برای شرایط فعلی خود تحت عنوان «وسطبازی» برگزیدهاند که این دارو یا سیاست برای هر دولتی راهگشا باشد، برای تلآویو نیست. شاید کسی باور کند، ترکیه یا حتی عربستان خواستار بازی در میانه بلوکبندیها هستند؛ حتی در شرایطی که آنکارا در ناتو عضویت دارد.
اما با وجود عدم عضویت رژیم در ناتو، این برداشت وجود ندارد که تلآویو در بلوک غرب نیست. به عبارت دیگر وسطبازی صهیونیستها قابل باور نیست و با تشدید رقابت میان بلوکها، تلآویو لاجرم گردش شدیدی را تجربه خواهد کرد. اساسا اگر کسی باور کند ترکیه و عربستان با توجه به جمعیت، وسعت، تاریخ و اقتصادشان میتوانند دربرابر فشارهای غرب برای اقدام علیه روسیه یا حتی چین، مقاومت کنند، چنین برداشتی درباره صهیونیستها وجود ندارد.
ظهور قدرتهای منطقهای و سیبل شدن رژیم
با شکسته شدن فضای متصلب تکقطبی، بدون بازگشت به جهان دوقطبی که آن نیز تا سطحی متصلب است، حاکم شدن نظام چندقطبی در جهان میتواند به قدرتهای منطقهای اجازه شکلگیری بدهد. در جهان دوقطبی، کشورها ذیل آمریکا و شوروی قرار میگرفتند، حتی آنانی که مدعی بودند در قالب غیرمتعدها، تعهدی به قطبهای جهانی ندارند. سنگینی تاثیر دو قطب جهانی مانع از آزادی تحرک این کشورها میشد و آنها توانی برای پیگیری مستقلانه سیاستهایشان نداشتند.
در نظام تکقطبی، این وضعیت دوگونهتر شد و حتی یکی از دوقطب نظام پیشین نیز در برابر رقیب پیشین خود، کوتاه آمده و شرایطش را پذیرفت. روسها و چینیها هرچند دارای ظرفیت تبدیل شدن به قطبهای جهانی بودند، اما به دلیل هیمنه آمریکا از آن بازمانده و صرفا قدرتهای موثر باقی ماندند. در غرب آسیا نیز کشورهایی مانند ایران، ترکیه و عربستان سعودی دارای ظرفیتهایی برای تبدیل شدن به قدرتهای منطقهای بودند، اما با وجود موضعگیریهای متفاوت، از دایره تاثیر دوقطب یا تک قطب موجود، خارج نشدند.
در جهان درحال گذار، فعلی که نشانههایی از چندقطبی را در خود دارد، ترکیه، ایران و عربستانسعودی با تفاوتهایی در سطح توان در بازی رقابت قدرتهای منطقهای درگیر هستند. این سه کشور پیش از این نیز دچار درگیریهایی با یکدیگر بودند، اما این درگیریها بیشتر از سیاست داخلی این کشورها، متاثر از سیاست قدرتهای بزرگ بود.
در جریان رقابتهای منطقهای میان این سه کشور، که طیف متفاوتی از روابط را از همکاری تا تخاصم و ائتلاف با یکدیگر علیه قطب یا قطبهای دیگر تجربه میکنند، وضعیتی حاکم شده است که میتواند به زیانی بزرگ برای صهیونیستها تبدیل شود. در جریان رقابت میان قدرتهای منطقهای غرب آسیا صحنه زدوخوردهایی است. هرسه قدرت موجود در این درگیریها دچار آسیبهایی شده و حتی احتمال دارد تحت فشارهای شدید، دچار تغییر دولت یا حتی در بدترین شرایط به تغییر نظام سیاسی دچار شوند، همانند آنچه در عربستان محتمل است.
با این وجود، موجودیت این کشورها و حتی در بدترین حالت ظرفیت آنها دچار تغییر نمیشود. در یک سناریوی بسیار بدبینانه اگر این کشورها تحت فشارهای همهجانبه تجزیه شوند، بدنه اصلی که باقی میماند به اندازهای بزرگ و توانمند خواهد بود که حیات آن ملت را حفظ کند، هرچند از گردونه رقابت قدرتهای منطقهای خارج میشود. چنین مسالهای، اما برای رژیمصهیونیستی بهطور وجود ندارد. رژیمصهیونیستی در رقابتهای منطقهای ظرفیت دریافت و هضم ضربات را ندارد. عربستان ۲ میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد و از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ کشورش متحمل ضربات عمقی موشکی و پهپادی یمنیها شده است.
ایران نیز با یک میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع پیشتر طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ با رژیم صدام درگیر بوده و متحمل خسارات فراوانی شده که در پایان جنگ بهطور تقریبی یک تریلیون دلار برآورد شد. این میزان با نرخهای امروزی دلار، هماکنون چیزی معادل ۴ تریلیون دلار است. رژیمصهیونیستی با ۲۲ هزار کیلومتر مربع، تقریبا یک نودم عربستان و یک هفتادم ایران است و به مراتب وسعت، جمعیت و سابقه تاریخی کمتری نسبت به این کشورها دارد.
به دلیل بروز شرایط جدید در منطقه، در شرایط گذار از تکقطبی به چندقطبی، آمریکا در آخرین فرصتهای ممکن، دست به اتخاذ سیاستهایی برای حفظ رژیم زده است. «فرهیختگان» پیشتر در گزارشی به تاریخ ۳ دی ماه با عنوان «یک تیغ تا پایان» در بررسی «فرسایش دلایل و عناصر وجودی رژیمصهیونیستی» به توضیح سیاستهای آمریکا در این خصوص پرداخته بود. در این گزارش آمده است: «غرب برای جلوگیری از آسیبی که ظهور قدرتهای منطقهای برای تلآویو دارد، تلاش کرده از طریق فشار حداکثری علیه ایران و محور مقاومت، طرحهایی مانند صلح ابراهیم، ورود گستردهتر به منطقه و همچنین ائتلافهای منطقهای، خطرات شرایط جدید را از رژیمصهیونیستی دور کند.
اقدامات آمریکا در این حوزه شامل چند دسته میشود. واشنگتن نخست تلاش کرده با فشارهای خود مانند راهاندازی جنگ اقتصادی با ایران، کودتای ۲۰۱۶ علیه ترکیه و جنگهای نیابتی از ظهور قدرتهای منطقهای جلوگیری کرده یا از شدت بروز آنها بکاهد. در دومین سطح، آمریکا اصرار داشت ائتلافی از کشورهای عربی منطقه به همراه ترکیه علیه ایران تشکیل داده و رژیمصهیونیستی را در آن عضو سازد، تا با متمرکز شدن آنان حول تهدیدی مشترک با نام تهران، توجهات از تلآویو دور شود.
در سومین سطح، واشنگتن قصد داشت با ایجاد تهدیدات در مناطقی که بهطور مستقیم راهی به رژیمصهیونیستی ندارند، آسیبها را از این رژیم دور کند. محور اصلی این سیاست، تلاش برای تنظیم درگیریها میان سه قطب دیگر منطقه یعنی ایران، ترکیه و عربستانسعودی بود تا این سه قطب تمام توان خود را در درگیری با یکدیگر صرف کرده و توانی برای زدوخورد با رژیم نداشته باشند.» علیرغم تلاشهای فراگیر غرب و موفقیتهای نسبی، ترکشهای رقابتهای منطقهای همچنان برای صهیونیستها سنگین هستند.
برای درک بهتر این مساله میتواند تنها به یک نمونه از این رقابتها اشاره کرد. ترکیه مشکلی با موجودیت رژیمصهیونیستی ندارد، اما در تقابل با قدرت نرم ایران و عربستان، تلاش دارد با حمایت از قضیه فلسطین برای خود نفوذی در جهان اسلام دستوپا کند. این تلاش آنکارا، جدای از تاثیری که در رقابتش با تهران و ریاض دارد، در وهله نخست برای تلآویو دردناک است. حتی اگر ترکیه تیری به سمت ایران و عربستان پرتاب کند، این تیر به جان رژیمصهیونیستی مینشیند و آن را با مشکل موجودیتی مواجه میسازد.
تلآویو و وضعیت آینده جهان
ظهور جهان چندقطبی که ظهور قدرتهای منطقهای را تسهیل میکند، شامل تغییرات جزئیتر دیگری نیز خواهد بود. این تغییرات لزوما معلول ظهور جهان چند قطبی نیستند، بلکه حتی میتوانند علت آن باشند. رشد کشورها در حوزه فناوریها و عرصه نظامی، هرچند در جهان چند قطبی با کاسته شدن از فشار قدرت برتر، تسهیل میشود، اما چنین رشدهایی خود یکی از عوامل ذایل شدن جهان تکقطبی هستند.
۱- برتری فناوری رژیم وجود ندارد
رژیمصهیونیستی با توجه به عمر خود تاکنون در جهان دوقطبی و تکقطبی زیست کرده است. در دوره دوقطبی، شوروی مشکل چندانی با رژیم نداشت، ولی با این وجود سیل تسلیحات ارسالی روسها به کشورهای منطقه باعث بروز چند جنگ میان آنها و تلآویو شد. رژیمصهیونیستی در سال ۱۹۶۷ به دلیل وجود تجهیزات پیشرفته ساخت روسها مانند جنگندههای میگ-۲۱ مجبور شد بهطور ناگهانی به کشورهای عربی حمله کرده و جنگندههایشان را روی زمین از بین ببرد.
علیرغم کسب پیروزی قاطع در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷، اعراب با کمکهای مسکو موفق شدند در کمتر از یک دهه ارتشهای خود را بازسازی کنند. این مساله باعث شد تلآویو به دلیل وجود سامانههای پدافند هوایی قدرتمند و جنگندههای پیشرفته در دستان مصر و سوریه، در جنگ ۱۹۷۳ دشواریهای زیادی را متحمل شده و با وجود برقراری روابط سیاسی با مصر، مجبور به تخلیه صحرای سینا شود. دشواریهای تلآویو در جهان دوقطبی درحالی بود که آمریکا در آن دوره نیز با برتری چندجانبه خود بر شوروی مانند فناوری و اقتصاد، بر برتری فناوری رژیم تاکید داشت.
این تاکید در جهان چندقطبی پس از فروپاشی شوروی، زمینه بهتری یافت. با این وجود وقتی جهان چندقطبی ایجاد شود، برتری فناوری رژیم از هرسو مورد تهدید قرار میگیرد و حتی قرار گرفته است. مصر به دلیل اعمال سیاست برتری فناوری رژیم توسط آمریکا، قادر به خریداری نمونههای پیشرفته جنگنده اف-۱۶ و همچنین تسلیحات دورایستا برای استفاده در این جنگندهها نبود. تسلیحات دورایستا با توجه به برد زیادشان میتوانند از فاصله زیاد اهداف خود را هدف قرار دهند، بدون آنکه وارد محدوده عمل سامانههای پدافند هوایی شده یا نزدیک جنگندههای دشمن شوند.
با این حال، مصر در سالهای اخیر در دو قرارداد با روسیه و فرانسه تلاش کرد سیاست آمریکا را بشکند. مصر با روسیه قرارداد خریداری ۲۴ فروند سوخو-۳۵ و با فرانسه قرارداد خرید ۳۰ فروند رافائل امضا کرد. قرارداد سوخو-۳۵ به دلیل فشارهای عمومی آمریکا علیه خریداران تسلیحات پیشرفته روسی، مانند فشاری که بر هند و ترکیه برای خریداری سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ اعمال شد، تحت فشار واشنگتن قرار گرفت و درنهایت برخلاف دهلی و آنکارا، قرارداد خود را لغو کرد، اما نکته آنجا بود که آمریکا، مصر را به دلیلی فراتر از رژیم تحت فشار قرار داد، ولی درنهایت کوتاه آمد.
مصریها به همین دلیل ۳۰ جنگنده رافائل و ۵۰ فروند موشک کروز هواپرتاب را برای استفاده در این جنگندهها از فرانسه دریافت کردند. با ظهور قطبهای جدید و خارج شدن بلوکبندیهای قدیمی از تصلبی که بهطور ویژه در زمان جهان تکقطبی عارض کشورهای قدرتمندی مانند انگلیس و فرانسه شد، تامین تسلیحات آسانتر شده و اساسا شاید برخی قدرتهای منطقهای خود نیز به فناوریهای کارآمدی دست پیدا کنند. ایران و ترکیه امروز هر دو جزء کشورهای پیشرو صادرکننده پهپاد در جهان هستند. درحالیکه تهران قرارداد خرید جنگندههای سوخو-۳۵ از روسیه دارد، این جنگندهها به همراه جنگنده سوخو-۵۷ به ترکیه نیز پیشنهاد شده و همزمان آنکارا درحال تحویل سامانههای اس-۴۰۰ است. امارات نیز از نیاز رژیمصهیونیستی به قرارداد عادیسازی برای کسب رضایت این رژیم جهت خرید ۵۰ جنگنده اف-۳۵ که فروششان به متحدان آمریکا در غرب آسیا ممنوع بود، بهره گرفته و همزمان در برنامه تولید جنگنده سوخو چک میت روسیه سرمایهگذاری کرده است.
۲- انحصار هستهای وجود ندارد
بهطور واضح ایران امروز به ظرفیت هستهای دست یافته و کشورهای دیگر مانند عربستان و در حدی کمتر ترکیه و مصر به دنبال کسب چنین توانایی هایی، هرچند در سطح پایینتر هستند. دشوار بتوان تصور کرد، غرب آسیا در ده سال آینده، در حوزه هستهای وضعیتی مشابه با امروز داشته باشد. هند، پاکستان و ایران بهعنوان کشورهای پیشرو منطقه در دهه ۱۹۷۰ برنامههای هستهای بزرگ خود را آغاز کردند. هند در سال ۱۹۷۴ با استفاده از یک رآکتور آب سنگین کانادایی و برمبنای پلوتونیوم در مقیاس آزمایشگاهی، آزمایشهای تسلیحاتی انجام داد. پاکستان نیز از اواخر این دهه با استفاده از چرخه غنیسازی اورانیوم و با کمک سانتریفیوژهای p-۱ و p-۲ به سمت تسلیحات هستهای گام برداشت. هر دو کشور در سال ۱۹۹۸ بهطور همزمان با آزمایش بمب بهطور رسمی وارد باشگاه هستهای شدند. ایران نیز هرچند برنامهای تسلیحاتی نداشت، ولی با بومیسازی فناوریهای هستهای بهویژه تکمیل چرخه غنیسازی، بهزعم دشمن عملا توانایی ساخت چنین تسلیحاتی را در صورت اراده دارد. عربستان کشور دیگری است که برنامه هستهای قدیمیای دارد. عربستان پیش از آنکه برنامه هستهای ایران آشکار شود، مستقل از آن با سرمایهگذاری در برنامه هستهای پاکستان و خریداری موشکهای بالستیک چینی با برد ۲۷۰۰ الی ۳۳۰۰ کیلومتر با کلاهکهای دوتنی که میتوانستند بهراحتی کلاهکهای هستهای را حمل کنند، در شرایطی که ایران هنوز برنامه موشکی نداشت، انگیزه خود را برای دستیابی به ظرفیت هستهای نشان داد. عربستانسعودی اخیرا تولید کیک زرد را با کمک چینیها آغاز کرده و مدعی است قصد دارد غنیسازی در سطح پایین را اجرا کند. مصر نیز برنامههای مشابهی را برای تولید سوخت اعلام کرده است. عمرو الحج، رئیس سازمان انرژی اتمی مصر، اواخر سال گذشته میلادی مدعی شد که کشورش در میان تنها ۹ کارخانه سوخت هستهای در سراسر جهان، یکی از این کارخانهها را دارا است.
۳- قطب حامی، انگیزه و قدرت عمل ندارد
با ظهور قطبهای متعدد جهانی و پیدایش قدرتهای منطقهای، انگیزه اعمال قدرت و توان آن از سوی قدرتهای جهانی، کاهش مییابد. در این شرایط، آمریکا وقتی در غرب آسیا با حضور روسها، چینیها، هندیها و وجود قدرتهای منطقهای مانند کشورهای عضو محور مقاومت و حتی ترکیه روبهرو باشد، انگیزه و توانی برای حمایت حداکثری از رژیم مانند مداخله نظامی یا حتی تدارکاترسانی در حین جنگ را نخواهد داشت. همچنین اعمال فشار واشنگتن علیه قدرتهای معارض رژیم نیز ناکارآمدتر از امروز خواهد بود.
۴- نگهداری از یک متحد با ویژگی رژیم بهصرفه نیست
آمریکا و اروپا به رژیمصهیونیستی برای جلوگیری از نفوذ دیگر رقبا به غرب آسیا و همچنین جلوگیری از خیزش کشورهای منطقه نیاز دارند. وقتی رقبای جهانی غرب در منطقه حاضر شده و قدرتهای منطقهای نیز برخیزند، آنگاه مبنای حمایتی غرب از یک رژیم جعلی از بین میرود. در آن صورت برپا نگاه داشتن یک رژیم با وسعت ادعایی تنها ۲۲ هزار کیلومتر مربع، ولی با ارتش و دستگاه اطلاعاتیای با ابعاد یک ابرقدرت و ایجاد اقتصادی بزرگ برای آن، نه در توان غرب در زمانی که از قدرتش کاسته شده خواهد بود و نه صرفهای خواهد داشت.
۵- عمق بر باد رفته
تا چند دهه قبل آنچه در بازارهای جهانی به تعداد کم، بهسختی و با قیمت بالا قابل دستیابی بود موشکهای بالستیک اسکاد روسی یا نمونههای کپیشده کرهشمالی از آن بودند که تنها ۳۰۰ کیلومتر برد داشتند. امروز، اما کشورهای زیادی نهتنها موشکهای بالستیک از نوع تاکتیکی تولید میکنند، بلکه آن را صادر میکنند. این موشکها حتی شامل موشکهای کروز نیز میشود.
امروز ایران یکی از صادرکنندگان موشکهای بالستیک است و یمن نیز از آنها بهره میبرد. در حوزه موشکهای بالستیک تاکتیکی کشورهای مانند لبنان، سوریه و عراق به آن مسلحند. عربستان نیز دستکم به یک نوع موشک بالستیک سوخت جامد چینی با برد ۱۷۰۰ کیلومتر مسلح بوده و در گذشته در حوزه موشکهای تاکتیکی، در اوکراین سرمایهگذاری کرده بود. موشک بالستیک تاکتیکی گروم، بر مبنای موشکهای موشک اوکا که موشک مشهور اسکندر روسیه در آن ریشه دارد، در اوکراین درحال توسعه بود. هرچند این برنامه تاکنون زیر فشار جنگ از بین رفته، اما نشان میدهد سعودیها با جدیت به دنبال توسعه برنامه موشکی خود هستند.
ترکیه نیز با ساخت موشکهای بالستیک تاکتیکی تا برد ۶۰۰ کیلومتر میتواند به فلسطین اشغالی دست یابد، درحالیکه در گذشته آنها چنین امکانی نداشتند.
۶ -صهیونیستها خارج از غرب قدرتی مشابه ندارند
یهودیان در اقتصاد و سیاست کشورهای غربی نفوذ دارند، اما از نفوذ مستقیم و سنگین مشابه در چین، هند و حتی روسیه بیبهرهاند. گرچه پکن و دهلینو با توجه به قدرت یهودیان در جوامع غربی بهطور کلی رابطه با سازمانهای یهودی و حتی رژیمصهیونیستی را سودمند میدانند، اما این روابط با وجود گستردگی از عمق روابطی که صهیونیستها با کشورهای غربی دارند، برخوردار نیست. امروز هر دو عروس جو بایدن رئیسجمهور آمریکا و همسر کاملا هریس معاون رئیسجمهور این کشور یهودی هستند. از میان اعضای دولت آنتونی بلینکن وزیر خارجه، به همراه قائم مقاوم و معاون سیاسیاش، یعنی سه رتبه اول در این وزارتخانه یهودیاند. همچنین وزیر داخلی و وزیر خزانهداری بایدن نیز یهودیاند. چنین مسالهای در پکن یا مسکو در حوزه قدرتهای جهانی یا در آنکارا یا حتی قاهره بهعنوان قدرتهای منطقهای آینده، قابل تکرار نیست.
صهیونیستها در جهان دوقطبی و تکقطبی با توجه به نفوذ خود از طریق غرب میتوانستند آزادی عمل بسیاری داشته باشند، اما در یک جهان با قدرت متکثر، غرب بخش کوچکتری از قدرت را نسبت به امروز تشکیل خواهد داد. با فروکش قدرت غرب، قدرت یهودیان و صهیونیستهای لانهکرده در آن نیز کاهش مییابد.
منبع: فرهیختگان
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: جهان رژیم صهیونیستی بازدارنده بازدارنده قیمت مقاومت مقاومت فلسطین ظهور قدرت های منطقه ای موشک های بالستیک رژیم صهیونیستی جهان دوقطبی عربستان سعودی جهان چند قطبی جهان چندقطبی کیلومتر مربع برای تل آویو بلوک بندی ها داشته باشند صهیونیست ها محور مقاومت غرب آسیا کشور ها وجود ندارد تل آویو جنگنده ها درگیری ها وسط بازی بلوک غرب تحت فشار رقابت ها کسی باور موشک ها تک قطبی بلوک ها هسته ای آن نیز روس ها تک قطب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۰۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امیرعبداللهیان: باید رژیم اشغالگر آپارتاید اسرائیل را متوقف کنیم/ نحوه برخورد دولتهای مسلمان با بحران غزه در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد
بین الملل تابناک: حسین امیرعبداللهیان روز شنبه در سخنرانی خود در پانزدهمین نشست سران اسلامی تحت عنوان ارتقای وحدت و همبستگی از طریق گفتوگو برای توسعه پایدار در بانجول پایتخت گامبیا، ضمن محکومیت شدید تداوم جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مقاوم و مظلوم غزه، بر ضرورت تقویت اتحاد و همبستگی بیش از پیش کشورهای اسلامی برای توقف فوری نسل کشی، جنایات جنگی ترکیبی رژیم صهیونیستی و لزوم ارسال فوری، کافی و بدون مانع کمکهای بشر دوستانه به سراسر غزه تأکید کرد.
حسین امیرعبداللهیان گفت: بیشک این دوره زمانی نیز با همه مصایب و سختیهای آن بر ملت فلسطین خواهد گذشت، اما چگونگی و کیفیت نقشآفرینی ما دولتهای مسلمان در برخورد با این بحران در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد.
متن سخنرانی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پانزدهمین نشست سران سازمان همکاری اسلامی که با عنوان ارتقای وحدت و همبستگی از طریق گفتگو برای توسعه پایدار در بانجول، پایتخت کشور آفریقایی گامبیا برگزارشده به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رئیس، عالیجنابان، خانمها و آقایان
در ابتدا مراتب خرسندی خود را بابت حضور در این نشست ارزشمند و درکشور زیبای گامبیا ابراز می دارم. از مهمان نوازی گرم دولت و ملت گامبیا تشکر نموده و ریاست این کشور را بر پانزدهمین نشست کنفرانس سران اسلامی تبریک میگویم.
در آغاز سخن، ضمن محکومیت شدید تداوم جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مقاوم و مظلوم غزه، بر ضرورت تقویت اتحاد و همبستگی بیش از پیش کشورهای اسلامی برای توقف فوری نسل کشی، جنایات جنگی ترکیبی رژیم صهیونیستی و لزوم ارسال فوری، کافی و بدون مانع کمک های بشر دوستانه به سراسر غزه تأکید می کنم.
بی شک این دوره زمانی نیز با همه مصایب و سختی های آن بر ملت فلسطین خواهد گذشت اما چگونگی و کیفیت نقش آفرینی ما دولت های مسلمان در برخورد با این بحران در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد.
بی تردید قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی و تحریم عملی تسلیحاتی و تجاری ابزار مهمی در توقف نسل کشی اسراییل در غزه و جنایاتش در کرانه و قدس شریف می باشد. از دولت ها و کشورهای مسلمان و آزادیخواهی که در این مسیر اقدام نمودند، صمیمانه قدردانی می کنیم.
تحولات اخیر فلسطین و مقاومت غزه و کرانه بار دیگر ثابت کرد، از بین بردن مقاومت فلسطین و حماس، به عنوان یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغالگر، توهمی بیش نبود، چرا که رژیم اسرائیل یک دولت مشروع نیست، او فقط یک قدرت اشغالگر آپارتاید است و گذشت زمان نیز هرگز به قدرت اشغالگر مشروعیت نمی بخشد.
تحقق صلح و امنیت پایدار و عادلانه در منطقه تنها از طریق پایان اشغال سرزمین فلسطین، سوریه و لبنان، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری خود و تضمین تحقق حق تعیین سرنوشت میسر است.
کارزار جهانی حمایت از فلسطین و محکومیت جنایات ضد بشری رژیم صهیونیستی با گذشت هفت ماه از آغاز جنگ همچنان با قدرت ادامه دارد و به دانشگاه های آمریکا، اروپا و سایر کشورهای جهان رسیده است. مدعیان دروغین آزادی بیان در غرب، این صدای اعتراضی وجدان های بیدار بشری را با سرکوب خشونت آمیز پاسخ می دهند و با دیگر رویکرد استانداردهای دوگانه خود را به نمایش می گذارند.
روسای محترم،
افکار عمومی جهان و بویژه جهان اسلام قویاً از ما انتظار دارند تا در نتیجه این اجلاس سران، توصیه و اقدامات مهمی داشته باشیم شامل:
۱- تاکید بر برقراری آتشبس فوری، کامل، بیقید و شرط و دائم در تمام مناطق غزه از جمله در رفح و حتی کرانه باختری؛
۲- رفع کامل محاصره انسانی غزه؛
۳- تبادل اسرا؛
۴- موظف ساختن رژیم اسراییل به خروج فوری، کامل و غیرمشروط تمامی نیروهای نظامی و تجهیزات آنها از غزه و تضمین بین المللی بازگشت امن مردم به مناطق و اماکن خود؛
۵- اعمال تحریم فوری تسلیحاتی و تجاری علیه رژیم اسراییل؛
۶- حمایت از قرار موقت الزام آور دیوان بین الملل دادگستری و فراهم ساختن زمینه محاکمه و مجازات تمامی آمران، عاملان جنایات اسرائیل. برای تضمین صلح و امنیت در منطقه و جهان اسلام، باید رژیم سرکش و اشغالگر فلسطین را متوقف، محاکمه و مجازات کرد.
همکاران گرامی،
جهان اسلام اکنون در وضعیت بسیار حساس و پیچیده ای قرار دارد به نحوی که کشورهای اسلامی در تلاش برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار با طیفی از چالشها ازجمله بیثباتی اقتصادی، ناآرامیهای سیاسی، درگیریهای منطقهای، اشغال خارجی، حضور بیگانگان و مداخله قدرتهای فرا منطقهای مواجه هستند. این چالشها تاکنون به تشدید فقر، تضعیف انسجام اجتماعی و اختلال در روند تلاشهای توسعهای منجر شده است.
با این وجود، این چالشها می توانند موجد فرصتهایی قابلتوجه برای پیشرفت و نوآوری در جهان اسلام و شکوفایی تمدن اسلامی باشند. میراث فرهنگی غنی، منابع طبیعی متنوع و جمعیت جوان و مستعد کشورهای اسلامی، زمینههای مساعدی را برای پیشبرد طرحهای توسعه پایدار بر اساس شاخص ها، معیارها ارزش های اسلامی فراهم ساخته است.
در این راستا جهان شاهد است که مردان و زنان جوان با استعداد و تلاشگر ایران در مسیر توسعه علم و فناوری بومی شگفتی های بزرگی آفریده اند. این ظرفیت سرشار در میان همه جوانان کشورهای اسلامی موجود است.
ما بر این باوریم که در راستای تحقق شعار تقویت، اتحاد و همبستگی از طریق توسعه پایدار؛
اول- ملتهای اسلامی با تمرکز و سرمایهگذاری در بخش نیروی انسانی، فناوری و زیرساختها میتوانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان بکار گیرند.
دوم- جهت تعمیق سطح همکاریها و تسرّی توسعه پایدار و همهجانبه می بایست شبکه همکاریهای اقتصادی، فنی، توسعهای، تجاری و مالی- پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک، بیشازپیش تقویت شود.
سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چارچوب سازمان همکاری اسلامی جهت اشتراکگذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار لازمه تحقق طرح های توسعه ای ملل مسلمان است.
چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، بر مبنای ارزش ها یک ضرورت است.
پنجم- بهکارگیری ابتکارات و نوآوریهای فن آورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقق اهداف توسعه پایدار در چارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب می باشد.
جناب آقای رئیس،
بی تردید اهداف مهم توسعه پایدار در هر نقطه از جهان بدون تضمین صلح و امنیت پایدار محقق نخواهد شد. همیاری و همکاری کشورها با شعار «امنیت و توسعه پایدار برای همه» ضرورت و فوریت مییابد.
آقای رئیس، همکاران گرامی، خواهران و برادران،
درپایان مایلم تاکید کنم ؛ حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق، بار دیگر چهره واقعی رژیم تروریست اسراییل را آشکار ساخت.
جمهوری اسلامی ایران با توسل به قاعده حقوقی دفاع مشروع، و پس از نا امید شدن از نقش بازدارنده شورای امنیت سازمان ملل، روز شنبه ۱۳ آوریل، باسخ نظامی حداقلی و محدودی به اسراییل داد.
البته ما با صدای بلند هشدار دادیم در صورت هر گونه ماجراجویی جدید رژیم اسراییل علیه منافع ایران در داخل و یا خارج، واکنش بعدی ما علیه اسراییل حداکثری، فوری و کاملا پشیمان کننده خواهد بود. این تصمیمی تغییر ناپذیر است.
توسل ایران در اعمال حق دفاع مشروع نشان دهنده رویکرد مسئولانه ما نسبت به صلح و امنیت منطقه و جهان می باشد. ما امنیت جهان اسلام و امنیت منطقه را امنیت ایران می دانیم و دست دوستی خود را با دولت های منطقه و جهان اسلام بگرمی می فشریم. رژیم اشغالگر اسراییل ریشه نا امنی و دشمن مشترک ماست.
بار دیگر، آمادگی کامل جمهوری اسلامی ایران را برای همکاری با دولت گامبیا و کلیه دولتهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت ارتقای کارآیی این سازمان در جهان در حال گذار کنونی با هدف تقویت و تضمین منافع مشترک و صیانت از کیان و استقلال سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی اعلام میکنم.
بنفرحان: حمله رژیم اسرائیل به سفارت ایران به هیچ وجه قابل قبول و توجیه نیست
امروز دیدارها و رایزنیهای دیپلماتیک حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه در گامبیا در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در بانجول پایتخت این کشور، با دیدار و تبادل نظر با امیر فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی ادامه یافت.
طرفین با تاکید بر این که مناسبات دو کشور در مسیر درستی قرار دارد، همکاریهای مشترک اقتصادی و تجاری را مهم ارزیابی کردند.
امیرعبداللهیان و فیصل بن فرحان در زمینه تسهیل صدور روادید تجاری و برقراری پرواز مستقیم فیمابین تبادل نظر و توافق کردند.
وزیر امور خارجه با تشریح مواضع اصولی ایران در تنبیه رژیم متجاوز صهیونیستی بعد از اقدام تروریستی این رژیم در هدف قرار دادن سفارت ایران در دمشق و پاسخ مقتدرانه نیروهای مسلح ایران علیه پایگاههای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که در حمله موشکی به سفارت ایران در دمشق مورد استفاده قرار گرفت، بر حمایت کشورمان از هرگونه توافقی که ضامن حقوق مردم فلسطین باشد تاکید کرد.
امیرعبداللهیان افزود: ما معتقدیم فلسطینیان خود باید در مورد سرنوشت فلسطین تصمیم بگیرند.
وزیر امور خارجه با اشاره به تحرک اخیر آمریکا در منطقه گفت: سوابق تاریخی و تجربه ما نشانگر تکرار بدعهدی آمریکا است و آنها به هیچ پیمان و وعده ای وفادار نیستند.
امیرعبداللهیان با اشاره به ضرورت تلاشهای مشترک برای توقف جنگ در غزه در راستای منافع مردم فلسطین و کشورهای منطقه افزود: معتقدیم بازگشت ثبات و امنیت به منطقه و توقف جنگ به نفع همه کشورهای منطقه هست.
امیر فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی نیز با ابراز خرسندی از این دیدار و مشورت و تعامل مستمر بین وزرای خارجه دو کشور در عرصه دوجانبه، منطقهای و بین المللی خاطر نشان کرد: مهم این است که اراده لازم نزد رهبران دو کشور برای توسعه و تعمیق مناسبات دو کشور وجود دارد.
وزیر امور خارجه عربستان تاکید کرد: فعال سازی روابط اقتصادی و فرهنگی و مردمی از جمله مسائل اساسی است که موجب تقویت بیش از پیش روابط در راستای منافع دو کشور می شود. وی ازسرگیری حج عمره و آثار مثبت آن در میان مردم دوکشور را از آن جمله توصیف کرد.
فیصل بن فرحان دیدگاههای کشورش را در مورد تحولات منطقه تشریح کرد و بر اهتمام ویژه این کشور به احقاق حقوق مردم فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطین، تاکید کرد.
وزیر خارجه عربستان ابراز امیدواری کرد که توقف جنگ در این مرحله در غزه محقق شود و افزود: توقف جنگ را به نفع مردم فلسطین و شروع ارسال کمک های انسانی به غزه می دانیم.
فیصل بن فرحان استمرار تعامل بین دو کشور ایران و عربستان را برای مقابله با طرحهای جنگ طلبانه نتانیاهو در منطقه ضروری دانست.
وزیر خارجه عربستان همچنین به موضع کشورش در محکومیت حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق بعنوان مکانی دیپلماتیک اشاره و خاطرنشان کرد: چنین حملهای به هیچ وجه قابل قبول و توجیه نیست.